ملاصدرا

توضیحاتی در زمینه فیزیک کوانتوم و معنویت از دیدگاه مهدی صارمی نژاد روانشناس بالینی و مشاور شیراز

حرکت جوهری و فیزیک کوانتوم

 

 

فلسفۀ اسلامی با نظریۀ حرکت جوهری ملاصدرا یکی از ژرف‌ترین تبیین‌های پویایی عالم را ارائه می‌دهد. از سوی دیگر، فیزیک کوانتوم با کشف رفتار موجی-ذره‌ای، اصل عدم قطعیت، و تحول مداوم انرژی و ماده، تصویری پویا و ناپایدار از جهان فیزیکی ترسیم کرده است. این مقاله به بررسی تطبیقی و تحلیلی ارتباط میان این دو دیدگاه می‌پردازد: آیا حرکت جوهری می‌تواند قرائتی فلسفی از همان حقیقتی باشد که فیزیک کوانتوم به‌صورت ریاضی و تجربی بیان می‌کند؟ نتایج نشان می‌دهد که میان دو نظام، اشتراکات بنیادینی در مفهوم پویایی، وحدت هستی، و تغییر پیوسته وجود دارد، هرچند روش‌شناسی و غایت آن‌ها متفاوت است.

 

مقدمه

در طول تاریخ، انسان همواره کوشیده است تا راز تغییر و پویایی عالم را دریابد.
فیلسوفان یونان، از هراکلیتوس تا ارسطو، هرکدام کوشیدند معنای «شدن» را توضیح دهند. در جهان اسلام، ملاصدرا با طرح حرکت جوهری (حرکت در ذات اشیاء، نه فقط در اعراض آن‌ها)، انقلابی در هستی‌شناسی فلسفی ایجاد کرد.
در سوی دیگر، فیزیک قرن بیستم با ظهور مکانیک کوانتومی، نشان داد که ماده در سطح بنیادی، چیزی جز نوسان، احتمال و تغییر پیوسته نیست.

در این مقاله، خواهیم دید که چگونه دو نگاه متفاوت ـ یکی متافیزیکی و دیگری علمی ـ به سوی یک درک مشترک از هستیِ پویا و زنده پیش می‌روند.

بخش اول: حرکت جوهری در فلسفۀ ملاصدرا

۱. مبانی حرکت جوهری

در فلسفۀ صدرایی، هر موجود مادی نه تنها در «اعراض» خود (مکان، زمان، مقدار، رنگ و...) بلکه در «جوهر» و ذات خویش نیز در حال حرکت است.
به بیان ملاصدرا:

«العالم کلّه سیّال متجدّد آنِ فآنٍ»
(تمام عالم در هر آن در حال سیلان و تجدّد است.)

این بدان معناست که هیچ چیزی در جهان مادی ثبات ذاتی ندارد؛ حتی «جوهر سنگ» یا «جوهر جسم» در هر لحظه در حال تبدیل به حالت جدیدی از وجود است.

۲. نتایج فلسفی حرکت جوهری

  • زمان، بُعدی درونیِ وجود مادی است، نه چیزی بیرونی.

  • عالم مادی، سیلان پیوسته وجود است، نه مجموعه‌ای از اجسام ثابت.

  • مرگ و زایش، تجلی‌های این حرکت ذاتی‌اند.

  • عالم در مسیر تکامل وجودی از ماده به تجرد (نور) در حرکت است.

بخش دوم: فیزیک کوانتوم و پویایی بنیادین هستی

۱. موج و ذره: دو روی یک حقیقت

در فیزیک کوانتوم، الکترون‌ها و فوتون‌ها رفتار دوگانه دارند: گاه موج‌اند، گاه ذره.
این «دوگانگی موج-ذره» نشان می‌دهد که ماده ذاتاً پویاست، نه جامد و ساکن.
تابع موج Ψ که در معادله شرودینگر بیان می‌شود، نشان می‌دهد که ذره در هر لحظه در مجموعه‌ای از احتمالات وجود دارد.

۲. اصل عدم قطعیت

ورنر هایزنبرگ در 1927 نشان داد که نمی‌توان به‌طور همزمان مکان و تکانه‌ی یک ذره را با دقت نامتناهی دانست.
این اصل نشان می‌دهد که در سطح بنیادین، «واقعیت» نه ثابت است و نه قابل پیش‌بینی قطعی — بلکه در بطن خود، نوعی پویایی و ناپایداری دارد.

۳. درهم‌تنیدگی و وحدت هستی

پدیده‌ی درهم‌تنیدگی (Entanglement) نشان می‌دهد که دو ذره می‌توانند به شکلی عمیق به هم متصل باشند، حتی اگر فاصله‌شان میلیاردها کیلومتر باشد.
تغییر در یکی، فوراً دیگری را متأثر می‌سازد — گویا واقعیت در ژرف‌ترین سطح، یک کلّ واحد و پیوسته است.

بخش سوم: مقایسۀ حرکت جوهری و فیزیک کوانتوم

موضوع حرکت جوهری (ملاصدرا) فیزیک کوانتوم
ماهیت وجود سیلان پیوسته وجود تغییر مداوم وضعیت کوانتومی
زمان درونیِ جوهر و ملازم وجود حاصل تحول حالت‌های سیستم
ماده مرتبه‌ای از وجود، در مسیر تجرد نوسان انرژی در میدان کوانتومی
علیت پیوستگی علّی در بستر وجود رابطه‌ی احتمالاتی میان پدیده‌ها
وحدت هستی وحدت وجود و مراتب آن درهم‌تنیدگی و وحدت غیرمحلی
غایت حرکت تکامل وجودی و تجرد فاقد غایت، صرفاً قانون تحول

تحلیل تطبیقی

حرکت جوهری در واقع، یک «نگاه هستی‌شناختی» است که می‌گوید: جهان در ذات خود پویاست، نه صرفاً در نمود.
فیزیک کوانتوم نیز در سطح تجربی همین را تأیید می‌کند: هیچ ذره‌ای در حالت سکون مطلق نیست؛ حتی در خلأ، میدان‌های کوانتومی در حال نوسان‌اند.

تفاوت در این است که ملاصدرا «پویایی هستی» را به سوی غایت و کمال وجودی می‌بیند، اما فیزیک کوانتوم آن را صرفاً پدیده‌ای طبیعی و بی‌غایت می‌داند.

بخش چهارم: نگاه فلسفی به جهان کوانتومی از منظر صدرایی

  1. پویایی ذاتی = حرکت جوهری
    در دید صدرایی، چون ماده وجودی متغیر دارد، حرکت در ذات آن ضروری است.
    در کوانتوم نیز ذرات هرگز در حالت «ثابت» نیستند؛ در هر لحظه تابع موج آن‌ها در حال تحول است.

  2. وحدت هستی = درهم‌تنیدگی
    همان‌گونه که ملاصدرا جهان را «یک وجود دارای مراتب» می‌داند، درهم‌تنیدگی نیز نشان از پیوستگی بنیادی کل عالم دارد.

  3. تجدّد آنی = فروپاشی تابع موج
    فروپاشی تابع موج هنگام اندازه‌گیری، می‌تواند به‌صورت استعاری مشابه تجدد آنی وجود در هر لحظه دانسته شود:
    هر لحظه جهان از عدمِ حالت پیشین به وجودِ حالت تازه درمی‌آید.

  4. حرکت از ماده به معنا = از احتمال به تحقق
    در فیزیک کوانتوم، حالت‌های احتمالی به هنگام مشاهده «تحقق می‌یابند». در حرکت جوهری نیز موجودات از قوه به فعلیت می‌رسند.

بخش پنجم: نتیجه‌گیری

در نهایت، هم فلسفۀ ملاصدرا و هم فیزیک کوانتوم تصویری از جهانی ارائه می‌دهند که پویا، در حال تحول، و به‌هم‌پیوسته است.
حرکت جوهری به زبان متافیزیک و کوانتوم به زبان ریاضی و آزمایش، یک حقیقت را بازتاب می‌دهند:

عالم، در ذات خود «جریان وجود» است، نه «انباشت اشیاء».

اما باید دانست که تطبیق میان این دو، صرفاً تفسیر فلسفی و معرفتی است، نه اثبات علمی.
هدف از این مقایسه، گشودن افق‌های تازه میان علم و فلسفه است، نه جایگزین کردن یکی با دیگری.

منابع پیشنهادی

  • ملاصدرا، الأسفار الأربعة، ج ۳ و ۹

  • نصر، سید حسین. علم و تمدن در اسلام

  • دیوید بوهم، Wholeness and the Implicate Order

  • هایزنبرگ، Physics and Philosophy

  • مقاله: «حرکت جوهری و نظریۀ کوانتوم؛ تحلیلی تطبیقی از پویایی هستی»، پایگاه Civilica (کد مقاله 1405605)