دکتر مهدی صارمی شیراز

توضیحاتی در زمینه فیزیک کوانتوم و معنویت از دیدگاه مهدی صارمی نژاد روانشناس بالینی و مشاور شیراز

آیا ذهن کوانتومی است؟

 

مغز انسان یکی از پیچیده‌ترین و اسرارآمیزترین سیستم‌هایی است که علم تاکنون شناخته است. با وجود پیشرفت‌های فوق‌العاده در علم عصب‌شناسی، ماهیت واقعی آگاهی — یا همان "ذهن" — همچنان یک معمای حل‌نشده باقی مانده است. یکی از فرضیه‌های جذاب و بحث‌برانگیز پیشنهاد می‌کند که پاسخ این معما را شاید نه در زیست‌شناسی یا شیمی، بلکه در قلمرو فیزیک کوانتوم باید جست‌وجو کرد. آیا ممکن است افکار، آگاهی، و حتی اراده‌ی ما تحت تأثیر پدیده‌های کوانتومی باشند؟

 فیزیک کوانتوم چیست؟

فیزیک کوانتوم شاخه‌ای از فیزیک است که رفتار ذرات در مقیاس‌های اتمی و زیراتمی را بررسی می‌کند. این علم جهانی را به ما نشان می‌دهد که در آن ذرات می‌توانند به‌طور هم‌زمان در چند وضعیت مختلف باشند (برهم‌نهی)، دو ذره می‌توانند به‌طرز عجیبی از فاصله‌ای دور به هم مرتبط باشند (درهم‌تنیدگی)، و حتی مشاهده کردن می‌تواند نتیجه‌ی یک پدیده را تغییر دهد!
این پدیده‌ها شاید عجیب به‌نظر برسند، اما بارها اثبات شده‌اند و پشتوانه‌ی فناوری‌هایی مانند لیزر، نیمه‌رساناها، و حتی رایانه‌های کوانتومی هستند.

 فرضیه‌ی ذهن کوانتومی

فرضیه‌ی ذهن کوانتومی ادعا می‌کند که آگاهی از فرآیندهای کوانتومی درون مغز ناشی می‌شود. این دیدگاه از مدل‌های سنتی فراتر می‌رود که مغز را صرفاً یک ماشین زیستی/شیمیایی می‌دانند، و پیشنهاد می‌دهد که پدیده‌هایی مثل برهم‌نهی و همدوسی کوانتومی ممکن است در شکل‌گیری آگاهی انسان نقش داشته باشند.

یکی از شناخته‌شده‌ترین نسخه‌های این نظریه، مدل کاهش عینی هماهنگ‌شده (Orchestrated Objective Reduction – Orch OR) است که توسط فیزیک‌دان راجر پنروز و متخصص بیهوشی استوارت همروف ارائه شده است. بر اساس این نظریه، ساختارهای بسیار کوچکی درون نورون‌ها به نام میکروتوبول‌ها ممکن است مانند پردازنده‌های کوانتومی عمل کنند. این ساختارها احتمالاً محاسبات کوانتومی انجام می‌دهند که با "کاهش" به حالت مشخص، لحظه‌های آگاهی را شکل می‌دهند.

 آیا شواهدی وجود دارد؟

طرفداران نظریه Orch OR به برخی نشانه‌های غیرمستقیم اشاره می‌کنند:

  • همدوسی کوانتومی در سامانه‌های زیستی مثل فتوسنتز، جهت‌یابی پرندگان، و حتی حس بویایی مشاهده شده است.

  • برخی بیهوش‌کننده‌ها به‌نظر می‌رسد که از طریق تأثیر بر میکروتوبول‌ها باعث قطع آگاهی می‌شوند.

  • فرآیندهایی مثل تصمیم‌گیری و خلاقیت در مغز گاهی قابل توضیح با محاسبات کلاسیک نیستند.

با این حال، این نظریه بسیار جنجال‌برانگیز است. منتقدان می‌گویند مغز برای حفظ پدیده‌های ظریف کوانتومی، بیش از حد گرم و مرطوب است! زیرا در محیط‌های زیستی، نویز حرارتی و برخورد با محیط باعث از بین رفتن سریع اثرات کوانتومی (پدیده‌ای به نام ناهمدوسی) می‌شود.

با این وجود، مطالعات جدید نشان داده‌اند که برخی سیستم‌های زیستی می‌توانند از اثرات کوانتومی محافظت کنند — و این، امیدی تازه به فرضیه ذهن کوانتومی داده است.

 اگر این فرضیه درست باشد...

اگر ذهن واقعاً کوانتومی باشد، درک ما از جهان و خودمان ممکن است به‌کلی دگرگون شود:

  • آگاهی شاید نه صرفاً نتیجه فعالیت عصبی، بلکه فرآیندی بنیادین و پیوندخورده با ماهیت کیهانی باشد.

  • هوش مصنوعی برای داشتن آگاهی واقعی، شاید به رایانش کوانتومی نیاز داشته باشد، نه فقط الگوریتم‌های کلاسیک.

  • اراده آزاد ممکن است ناشی از تصادف‌ها یا عدم‌قطعیت کوانتومی باشد، نه کاملاً تعیین‌شده توسط قوانین فیزیک کلاسیک.

  • ماهیت واقعیت، اگر ذهن و ماده در سطح کوانتومی به‌هم گره‌خورده باشند، شاید بسیار پیچیده‌تر و متداخل‌تر از آن باشد که تصور می‌کردیم.

نتیجه‌گیری

پرسش "آیا ذهن کوانتومی است؟" همچنان بی‌پاسخ مانده — اما قطعاً پرسشی ارزشمند برای بررسی است. حتی اگر فیزیک کوانتوم در شکل‌گیری آگاهی نقشی نداشته باشد، تقاطع میان عصب‌شناسی و کوانتوم دریچه‌ای هیجان‌انگیز به روی علم باز می‌کند. این مسیر ما را وادار می‌کند تا عمیق‌تر به چیستی "فکر کردن"، "درک کردن" و "بودن" بیندیشیم — نه فقط به‌عنوان موجوداتی زیستی، بلکه به‌عنوان بخشی از یک جهان مرموز و درهم‌تنیده‌ی کوانتومی.